مخاطب این وبلاگ ( فرزادم )هست

این وبلاگ برای همیشه بسته میشود

 

در تب و تاب ثانیه در گذر دقیقه ها چقدر ساده هیچ شدی دخترک پر ادعا !!!!! جنون به دامنت زند چقدر

 

بی پناه شدی در این هوا گرگ و میش در این سکوت پر صدا خسته از این خیال نیست آن دل بی پناه تو؟

 

؟ خسته از حقیقت روشن خالی از ریا/تا به کی افسوس و فغان ؟ دخترک کوچه ی دل فکری بکن به خود

 

بیا !!! خیال نو مبارکت چقدر بی پناه شدی شکسته ای درون خود نشسته ای در انزوا / در آینه خود را

 

ببین عروس شهر حقیر رو به مرگ غم کلاغ قصه ها ...!!!داری تقاص میدهی تو پس به من به عشق من

 

به آن دو چشم غریب و آن نگاه آشنا/ بنشین و تنها رویای رویائی بباف/بنشین بخند بر بخت خود دخترک

 

پر ادعا.....!!!!!!

نوشته شده در جمعه 28 مهر 1391برچسب:,ساعت 11:40 توسط مهتاب| |


Power By: LoxBlog.Com